
کوین کاستنر KEVIN COSTNER : “فیلمنامه ما را پشتیبانی خواهد کرد”
رودیگر استورم مصاحبه گر:
آقای کاستنر (KEVIN COSTNER)، در طول دوران حرفهایتان، در چندین فیلم و سریال وسترن بازی و کارگردانی کردهاید. علاقهتان به این ژانر از کجا نشأت گرفته است؟
کوین کاستنر KEVIN COSTNER می گوید: فکر میکنم همیشه سطحی از درک نسبت به این ژانر داشتم. علاقه زیادی به آن و نحوه به تصویر کشیدنش داشتم. همه جزئیات و چیزهای کوچک در یک وسترن، خیلی آمریکایی هستند. و هیچکس تاکنون من را به جز آمریکایی تصور نکرده است – بنابراین آن را درک میکنم. دیدگاهی جهانی نسبت به چیزها دارم، اما آمریکایی هستم.
همچنین تحت تأثیر فیلمهایی مانند “مردی که لیبرتی والانس را کشت” و “جویندگان” از جان فورد قرار گرفتم. جورج استیونز را دوست دارم و بهعنوان فیلمساز، واقعاً از او تأثیر گرفتم. جیم هریسون، که داستانهای کوتاه بزرگی مثل “افسانههای پاییزی” و “انتقام” را نوشته است. لارنس کاسدان، که کارهایش به من کمک کرد تا حرفهام را شروع کنم. این کار را برای او انجام دادم. بنابراین اگر فکر میکنید من او را تقلید کردم، اینطور نیست – من او را جشن گرفتم!
شما خودتان هم بیشتر اسبسواریها را انجام میدهید، درست است؟
کوین کاستنر KEVIN COSTNER میخندد و می گوید: من در واقع گاهی اوقات از روی زین کارگردانی میکنم! گاهی باید ۱۰۰ یارد آنطرفتر بروم و بعضی وقتها از راه رفتن تا آنجا و گفتن این و آن و برگشتن خسته میشوم، پس سوار میشوم. من یک سوارکار متوسط هستم، اما خودم را گاوچران نمیدانم. از انجامش نمیترسم، شاید به نظر برسد که خوب بلدم، اما هرگز تظاهر نمیکنم که این من هستم.
فیلمهای وسترن خودتان همیشه درک نشدهاند. شما برای “رقص با گرگها” دو جایزه اسکار بردید، اما همچنین چند فیلم کمارزش داشتید که باعث شد تقریباً دو دهه از فیلمسازی فاصله بگیرید. بعد از این مدت طولانی بازگشت به صندلی کارگردانی چه حسی دارد؟
کوین کاستنر KEVIN COSTNER می گوید : میدانید، همیشه فکر میکردم که دیگران بهتر از من میتوانند کارگردانی کنند. اما در مورد این فیلم خاص، “افق”، تقریباً هیچکس به آن ایمان نداشت، حتی کارگردان دیگری. بنابراین تصمیم گرفتم که خودم آن را کارگردانی کنم! من در سال ۱۹۸۸ شروع به کار روی این فیلم کردم و در سال ۲۰۰۳ قصد ساخت آن را داشتم، اما استودیو قبول نکرد.
اما من لجباز بودم. سپس حدود شش سال بعد، دوباره به این فیلم فکر کردم و یکی از چیزهایی که به آن فکر کردم این بود که در تمام وسترنهایی که این روزها میبینیم، همیشه به شهری میرسیم که از قبل آنجا بوده است. چرا اینطور است؟ مردم باید موفق به زندگی در آنجا شده باشند، مثلاً بومیهای آن زمین برای ۱۵,۰۰۰ سال میدانستند که آب خوب کجاست، کجا راحتتر میشود از رودخانه عبور کرد. بنابراین در مورد چگونگی ظهور این شهرها، درگیریهایی وجود داشت. این چیزی بود که میخواستم بررسی کنم.
“افق” حتی قرار است یک حماسه چهار قسمتی باشد.
کوین کاستنر KEVIN COSTNER با نگاهی عجیب می گوید : درسته! فکر کردم، “خب، اولینش را دوست نداشتند. نظرشان درباره این چهار تا چیست؟” (میخندد) اما هیچکس فکر نمیکرد که اینها هم خوب باشند. گفتند، “هیچکس نمیتواند چهار تا بسازد.” ما باید چهار تا بسازیم چون داستان تا چهارمین قسمت تمام نمیشود! اما گفتند هیچکس این کار را نمیکند، بنابراین تصمیم گرفتم که همه چهار سرمایهگذاری را انجام دهم. اینطور شروع شد. و حالا دومین را تمام کردهام و شروع به فیلمبرداری سومین کردهام. و حالا باید ببینم از کجا میتوانم پول بیشتری برای اتمام این پروژه پیدا کنم.
اما سرمایهگذاری پول خودتان باید مزایای خودش را داشته باشد. با آزادی فنی و خلاقیت بیشتری همراه است.
در ادامه کوین کاستنر KEVIN COSTNER می گوید: خب، اینطور نیست که کاملاً به هیچکس جوابگو نباشم – اینطور نیست، چون چند سرمایهگذار دیگر هم با من وارد شدهاند. بنابراین مسئولیتهایی نسبت به آنها احساس میکنم و باید پولشان را به آنها برگردانم. اما من برش نهایی را انجام میدهم، من تصمیم میگیرم چه اتفاقی بیفتد، میتوانم برخی از صحنههایی که نیاز نداریم را حذف کنم.
در عین حال، این که به کسی جوابگو نیستم، به این معنی نیست که اصلاً گوش نمیدهم. یعنی، فکر میکنم تفاوتی در همکاری وجود دارد. اینطور نیست که: “اگر ایده من را نپذیری، همکار خوبی نیستی.” من این را باور ندارم. من باید جوی ایجاد کنم که به شما اجازه دهد ایدهتان را به من بدهید؛ این که آیا آن را میپذیرم یا نه، به اندازه این که شما ترسی نداشته باشید که بگویید، “کوین، فکر میکنم این چیز را دارم، به این نگاه کن، شاید باید این را امتحان کنیم.” من میخواهم این را باز نگه دارم.
تایکا وایتیتی میگوید که برخی از بهترین ایدهها از این گشودگی ذاتی میآیند، اما همچنین میگوید که گاهی ایدههایی که به دنبال آنها میآیند همیشه بهتر نیستند – و این هم خوب است.
و نه هر ایده خوبی میتواند وارد یک فیلم شود! ببینید، من هنرمند خوبی نیستم، درست است؟ نمیتوانم خیلی خوب نقاشی کنم. و هر بار که سعی میکنم نقاشی کنم، خطم ضخیمتر میشود، چون نمیتوانم واقعاً شبیه یک فیل بسازمش. و خیلی زود خط آنقدر ضخیم میشود که باید کاغذ را دور بیندازم.
همیشه با فیلم جور در نمیآید. من واقعاً سخت روی فیلمنامههایم کار میکنم، سختتر از آنچه که بیشتر مردم فکر میکنند؛ خیلی روی آن حساس هستم، بیشتر به این دلیل که نمیخواهم فیلمنامه را وقتی بیرون هستیم تغییر دهم. احساس میکنم که این مثل انجیل ما است، ما را پشتیبانی میکند. اما بهعنوان کارگردان سعی میکنم آنقدر سختگیر نباشم که فرصتهای پیشرو را نبینم. یعنی وقتی بیرون هستیم و به این نگاه میکنیم، بگذار امتحانش کنیم. بنابراین از فرصتهای پیشرو استفاده میکنم، اما اگر یکی را حس نکنم، با فیلمنامه راحت هستم. فیلمنامه ما را پشتیبانی میکند.
این به نظر میرسد یک روش خیلی صادقانه برای کار است. آیا این مهم است که بهعنوان فیلمساز یک الگوی خوب برای فرزندانتان باشید، که اکنون هم با شما در صحنه کار میکنند؟
حق با شماست که پسرم در آخرین فیلمم حضور دارد، اما سعی میکنم بچههایم را در نقشهایی قرار ندهم که میدانم بازیگران جدی میخواهند این نقشها را بگیرند. چون میدانم که چقدر این برای آنها مهم است، اینها چیزهای ارزندهای هستند. بنابراین وقتی فرصتی برای قرار دادن آنها در چیزی دارم، بیشتر به این دلیل است که میخواهم آنها نزدیکم باشند.
دلم برایشان تنگ میشود، بنابراین راهی برای نگهداشتنشان پیدا میکنم. (میخندد) اما من مسئولیتی دارم که برای تمام عمر با بچههایم ادامه دارد، بنابراین همانطور که زندگی حرفهایام را پیش میبرم، مهم است که بچههایم ببینند چگونه رفتار میکنم. این چیزی است که ما به جا میگذاریم که درس است. آنها میدانند که من کارم را دوست دارم و میدانند که چگونه آن را انجام میدهم. و امیدوارم که کاری را پیدا کنند که دوست داشته باشند، چون هیچ چیزی نمیتواند با دیدن موفقیت فرزندتان مقایسه شود.
شما عزیزان می توانید >> فیلم سینمایی مجرم Criminal << محصول سال 2016 از کوین کاستنر KEVIN COSTNER را از رسانه همآهنگ به صورت آنلاین تماشا کنید.