3 بُعد تنهایی بکا در Bunnylovr
3 بُعد تنهایی بکا در Bunnylovr، این فیلم داستان زندگی «بکا» (با بازی کاترینا ژو)، دختری تنها و سردرگم است که در نیویورک زندگی می‌کند. بکا روزها به‌عنوان دستیار کار می‌کند و شب‌ها به‌عنوان یک «کم‌گرل» برای مشتریان آنلاین اجرا دارد. او از تنهایی رنج می‌برد و این حس در تمام جنبه‌های زندگی‌اش دیده می‌شود.
داستان با هدیه‌ای شروع می‌شود که یکی از مشتریان ثابتش به او می‌دهد: یک خرگوش سفید و نرم که به‌نوعی نماد شکنندگی و تنهایی بکا می‌شود. رابطه بکا با این مشتری که نامش «کارتر» است، به‌تدریج پیچیده و غیرعادی می‌شود. کارتر از او درخواست‌های عجیب‌وغریب بیشتری دارد و بکا به دلیل نیاز مالی به این خواسته‌ها تن می‌دهد، اما این رابطه حس اضطراب و خطر را در او بیشتر می‌کند.
فیلم به زندگی چندگانه بکا می‌پردازد: رابطه پیچیده‌اش با پدر بیمارش که به‌صورت اتفاقی دوباره او را ملاقات می‌کند، دوستی‌اش با «بلا»، دوست نقاشش، و همچنین زخم‌های رابطه شکست‌خورده‌اش با نامزد سابقش. هر کدام از این روابط بخشی از تنهایی و تلاش بکا برای برقراری ارتباط را نشان می‌دهند.
نقاط قوت فیلم در پرداخت دقیق به شخصیت بکا است؛ زنی که بین نیاز به ارتباط و ترس از آسیب‌پذیری گرفتار شده. بازی کاترینا ژو در نقش بکا بسیار ظریف است و حس اضطراب و تنهایی را به‌خوبی منتقل می‌کند. همچنین کارگردانی او در نمایش فضای شلوغ و پرهرج‌ومرج نیویورک، تنهایی شخصیت اصلی را برجسته‌تر می‌کند.
اما مشکل فیلم در روایت پراکنده آن است. داستان به‌صورت مجموعه‌ای از صحنه‌های کوتاه پیش می‌رود که هرکدام به‌تنهایی جذاب‌اند، اما در کنار هم تصویری کامل و عمیق از بکا ارائه نمی‌دهند. برخی موضوعات به‌اندازه کافی پرداخت نمی‌شوند و روابطی مثل دوستی بکا و بلا، دراماتیک‌تر از آنچه نشان داده می‌شوند، به نظر می‌رسند.
در مجموع، «Bunnylovr» تصویری ظریف و نسبتا موفق از زندگی یک نسل جوان ارائه می‌دهد که بین دنیای آنلاین و واقعی گرفتار شده‌اند، اما پراکندگی روایت باعث می‌شود نتواند به پتانسیل کامل خود دست پیدا کند.